خیلی نوشتم و به دلیل فراموشی از وبلاگ نویسی، همه چیز قاطی پاتی شد. در این پنج تصویر، پنج پیام نهفته است که عجالتن منظور ازاین تصاویر در برگیرنده مسائل بسیاری است از جمله عشق و فقر. این دو واژه، این حالت و وضعیت واقعیت دارد و خطرناکم هست.
در تصویر نخست: رئیس جمهور کره جنوبی به جرم پارتی بازی توسط مردم 15 سال در دادگاه محکوم به زندان شد.
صدام حسین، جلاد و دیکتاتور عراق. که تا لحظه ای که به درک رفت، از شیطان و فرعون تبهکار درونش جدا نشد. و خب به درک رفت.
از جمله تصویر سوم که شناخته شده است، قزافی. سرهنگ کودتاچی لیبی، که توسط مردم بحق به جهنم رفت.
تصویر چهارم آزادی است. چرا در این تصویر کوچک و محدود است؟ آزادی زمانی واقعی است که و عجالتن واحد اندازه گیری آزادی انتخاب است. یعنی سه تصویر اول. کره جنوبی، عراق و لیبی!
اگر پرچم این جمهوری دروغ و نیرنگ را به پایین کشیدیم روزی، و اگر روزی به پایین کشیده شد، هیچ شخصی و هیچ سیسمی دروغ و واقعیت با قدرت انتخاب مردم سنجیده می شود.
این آهنگ را گوش کنید و کیفم بکنید
خودکامگی تنها در برگیرندهٔ شخص خودکامه و گروه همدستانش نیست، بلکه فرمانبرداران، زیردستان و قربانیان او را نیز در بر می گیرد، یعنی عناصری که او را به این مقام رسانده اند.
در میان هر ملتی بیش از هزاران هیتلر و استالین بالقوه وجود دارد. اما به ندرت پیش می آید که این توفیق را داشته باشند که تا مرحلهٔ به دست گیری قدرت مطلقه پیشروی کنند و به آرزوی رام نشدنی خود برای همتایی با خدایان دست یابند. موفقیت در امر به شرایط اقتصادی - اجتماعی و ی بستگی دارد. به عنوان نمونه جامعه ای را می توان تصور کرد که در آن زندگی اکثر مردم تحت فشار است، به گونه ای که مردم از این وضعیت نابسامان شدیداً در خود احساس اهانت و تحقیر می کنند و طبقه یا جناح حاکم نیز به واسطهٔ احساس خطری که در خصوص قدرت یا امتیازاتش می کند، نتواند یا اصلاً نخواهد مشکلات را حل کند، در چنین شرایطی، مردم که به جز در مورد نیازهای ضروری و اجتناب ناپذیر زندگی، در سایر موارد معمولاً بین نوعی بی تفاوتی قضا و قدری و اعتراض های عصبی و پراکنده در نوسانند، به مرور و ناامیدوارانه، منتظر یک قهرمان یا ناجی می شوند که با ظهور خویش همهٔ مسائل را حل کند. بدین ترتیب آن ها به جای تلاش و کوشش برای بهبود وضعیت خود به ظهور یک ناجی دل می بندند. این تفکر در نهایت مدعیان اعجازآفرینی را بر اریکهٔ قدرت می نشاند و آن ها نیز در چنین اوضاع و احوالی به سرعت به حاکمانی مستبد تبدیل می شوند. صص29,30
بررسی روانشناختی خودکامگی؛ مانس اشپربر؛ ترجمه علی صاحبی؛ نوبت چاپ و تاریخ: اول - 1384؛ انتشارات: روشنگران و مطالعات ن.
جریان پرده برداری از ناخودآگاه فرد معمولاً بسیار دردناک است و میزان زیادی اضطراب ایجاد می کند. در جریان این پرده برداری است که ما متوجه می شویم، هنگامی که فکر می کنیم عاشق و با وفا هستیم، وابسته هستیم؛ زمانی که فکر می کنیم جز مهربانی و کمک به دیگران کار دیگری نمی کنیم، خودشیفته هستیم؛ و هنگامی که فکر می کنیم می خواهیم آن چه برای دیگران خوب است برایشان انجام دهیم، سادیسم داریم؛ و می فهمیم وقتی فکر می کنیم حس عدالتخواهی ما باعث می شود که برای دیگران مجازات تعیین کنیم، از میل تخریب ماست؛ و زمانی که فکر می کنیم محتاط و واقع گرا هستیم، از بزدلی و جبونی ماست؛ و در حالی که معتقدیم بسیار افتاده و متواضع هستیم، در واقع پر از نِخوَت و تکبریم؛ و خواهیم فهمید که به شدت از آزادی گریزانیم، در حالی که توجیه می کنیم که نمی خواهیم به کسی صدمه بزنیم؛ و در می یابیم که دو رو هستیم، در حالی که می گوییم نمی خواهیم تندخو و بی ادب باشیم؛ و سرانجام کشف می کنیم که خائن هستیم، در حالی که فکر می کنیم که می خواسته ایم حقیقت را بگوییم. در نتیجه به قول گوته، تنها زمانی که بتوانیم《خود را به عنوان کسی بدانیم که هر جنایت قابل تصوری را مرتکب می شود》، توانسته ایم به اندازهٔ قابل قبولی ماسک را از چهره مان برداریم و در جاده یی قرار بگیریم که بفهمیم که هستیم. اریش فروم
هنر بودن، تغییر انسان از خودخواهی به سوی آزادی؛ اثر: اریش فروم؛ بردان: حسن نایب آقا؛ چاپ: پاییز 1384؛ انتشارات: انجمن هما.
دریافت
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
درباره این سایت